آموزش زبان به کودکان دیرآموز
کودکان دیرآموز توانایی یادگیری مهارتهای تحصیلی ضروری را دارند، اما میزان و عمق یادگیریشان نسبت به متوسط همسالانشان کمتر میباشد. به طوری که نمرات هوش کودکان دیر آموز بالاتر از نمرات کودکان عقب مانده ذهنی و پایینتر از کودکان دوزبانه طبیعی است، به همین دلیل به آنها کودکان مرزی نیز میگویند.
از آنجا که تفاوت ظاهری با دیگر کودکان ندارند، تشخیص آنها تا زمان مدرسه به تاخیر میافتد. نگرانی و توقعات والدین در مورد نمرات و مهارتهای فرزندشان این کودکان دوزبانه را در جایگاهی استرس آور و دشوار قرار میدهد. لازم است والدین از حد توان فرزندشان از طریق روشهای استعدادیابی کودکان دوزبانه، اطلاع کسب کنند و بر اساس این تواناییها انتظارات شان را تطبیق دهند.
کودکان دیرآموز در ظاهر مانند دیگر کودکان دوزبانه در جامعه هستند، اما بهره هوشی آنها کمتر از دیگر همسنهایشان (بین 70 - 84) است. این کودکان علاقهای به یادگیری و کارهای فکری نداشته و قادر به برنامه ریزی و انجام کاری به صورت پیشرفته نیستند. اغلب این کودکان در زمینه تحصیلی دچار مشکل میشوند، به طوری که ضعف تحصیلی در تمامی دروس مشخص است. در عوض در بعضی موارد کودکان دچار اختلالات یادگیری ممکن است در برخی مهارتها بسیار عالی عمل کنند. دیگر نشانههای کودکان دیر آموز به شرح زیر است:
- در پردازش اطلاعات ضعف دارند؛ یکی از علل قابل شناسایی بدکاری در سیستم عصبی مرکزی است.
- از نظر مهارتهای حرکتی درشت مثل راه رفتن تفاوتی با همسالان خود ندارند، اما از نظر مهارتهای ظریف مثل نخ کردن دشواریهایی دارند.
- یک نوع کندی حسی حرکتی در انجام کارهای شخصی خود دارند.
- درجاتی از آسیب مغزی یا بدکاری سیستم اعصاب مغزی در آنها دیده میشود.
- در حافظه دیداری و شنیداری مشکلات جدی دارند. در نتیجه دیکته و نوشتن برای شان دشوار و سخت میباشد.
- بیشتر این کودکان به خاطر بازخوردهایی که در طول زمان از دیگران دریافت میکنند، از اعتماد به نفس و خودپنداره پایینی برخوردارند.
علل بروز اختلالات یادگیری و دیرآموزی کودکان دوزبانه هنوز به طور دقیق مشخص نشده است، با این حال در پژوهشهای مختلف مجموعهای از عوامل در بروز دیرآموزی کودکان شناسایی شدهاند.
تحقیقات نشان میدهد در خانوادههایی که عضوی دچار اختلال یادگیری است احتمال بروز چنین اختلالی در بین کودکان دوزبانه آن خانواده بیشتر میشود. آسیب به مغز در اثر صدمه و یا ابتلا به یک بیماری میتواند منجر به اختلال در یادگیری یا دیرآموزی کودک دوزبانه شود. این آسیبها ممکن است در دوران جنینی و یا بعد از زایمان نیز رخ دهد. نداشتن فعالیتهای محرک، تخصص ناکافی معلم در شیوههای آموزشی پایه، توقعات بسیار بالا یا پایین معلمان از دانش آموزان، تدریس ناکافی به دانش آموزان از دیگر عوامل محیطی می باشند که در عقب ماندگی کودکان نقش دارند.
برخورد با کودکان دیرآموز چگونه باید باشد؟
اطرافیان کودکان دیر آموز باید در نظر داشته باشند که برای کمک به این کودکان باید از روشها و تکنیکهای خاصی استفاده کنند. اطلاع از روانشناسی کودک در این زمینه به شما کمک زیادی خواهد کرد. اگر کودک دیر آموز در اطراف خود دارید، به نکات زیر توجه کنید:
۱. از زدن برچسبهایی مانند مرزی، کودن، تنبل و... دوری کنید.
۲. از تنبیههای شدید بدنی و تهدید استفاده نکنید.
۳. مهارتهای شخصی و اساسی را به او آموزش دهید.
۴. استعداد و تواناییهایش را کشف و شکوفا کنید و از مقایسه کودک با همسالانش پرهیز کنید.
۵. دادن مسئولیتهای خارج از خانه مثل خرید کردن باعث افزایش اعتماد به نفس او میشود.
۶. موانع یادگیری مثل لوزه سوم، دندانهای نامرتب، لکنت زبان، اختلال توجه و تمرکز را درمان و رفع کنید.
۷. این کودکان دیر یاد میگیرند و زود فراموش میکنند، پس لازم است مفاهیم یاد گرفته شده در زمان مناسب تمرین و تکرار شود.
8. از یک متخصص در این زمینه کمک بگیرید و به پیشنهاداتی که میدهد عمل کنید.
لازم به ذکر است که نوع نگرش و رفتار والدین در روند درمان و پیشرفت کودک نقش موثری دارد. والدینی که با صبر و حوصله به کودک آموزشهای لازم را میدهند و از مشاور کودک در کنار خود بهره میبرند بعد از مدتی به نتیجه دلخواه خود میرسند.